احضار محبت و عشق از راه ...

متن مرتبط با «حججی» در سایت احضار محبت و عشق از راه ... نوشته شده است

روایت مادر شهید حججی از اخلاص محسن

  • مادر شهید محسن حججی با اشاره به دوران کودکی فرزندش اظهار داشت: محسن در کودکی بسیار آرام و متین و سر به راه بود و روی مسائل اعتقادی تاکید خاصی داشت و ایمانش را حفظ می کرد. تمام فرزندان من و اقوام به خاطر شرایط یکسان با ایمان و مومن بودند اما اخلاصی که محسن داشت او را از دیگران متمایز می کرد. وی پیرامون نحوه تربیت فرزندانش گفت: شب های جمعه همراه پدرش به هیئت می رفت و خودش پیگیر مراسم های دعا بود,روایت,اخلاص ...ادامه مطلب

  • روایت مادر شهید حججی از دوران کودکی فرزندش

  • تسنیم/ مادر شهید محسن حججی با اشاره به دوران کودکی فرزندش اظهار داشت: محسن در کودکی بسیار آرام و متین و سر به راه بود و روی مسائل اعتقادی تاکید خاصی داشت و ایمانش را حفظ می کرد. تمام فرزندان من و اقوام به خاطر شرایط یکسان با ایمان و مومن بودند اما اخلاصی که محسن داشت او را از دیگران متمایز می کرد. وی پیرامون نحوه تربیت فرزندانش گفت: شب های جمعه همراه پدرش به هیئت می رفت و خودش پیگیر مراسم های دعا ,روایت,دوران,کودکی,فرزندش ...ادامه مطلب

  • شهید حججی معرکه کرد/دو روز قبل از رفتن گفت دعا کنید موثر باشم

  • همکار و همرزم شهید محسن حججی با بیان اینکه ولایت پذیری ویژگی شهید محسن حججی بود، گفت: ولایت چراغ راه شهید حججی بود، ولایت پذیری را در گفتار و رفتار او به عینه مشاهده می کردیم. به گزارش تسنیم، «شهید حججیِ عزیز در دنیایی که روزنه های اغواگر صوتی و تصویری فراوانی وجود دارد، چنین درخشید و خداوند او را همچون حجتی در مقابل چشم همگان قرار داد.» این جملات بخشی از بیانات رهبر معظم انقلاب پیرامون شهید مظلوم مدافع حرم محسن حججی است، به تعبیر رهبر معظم انقلاب «شهید حججی مثل یک پدیده باورنکردنی است؛ اگر ما اینها را در زمان خودمان ندیده بودیم، به آسانی باور نمی کردیم.» طی روزهای اخیر خانواده، دوستان، همر,شهید,حججی,معرکه,کرددو,رفتن,کنید,موثر,باشم ...ادامه مطلب

  • شهید حججی به آنچه که آرزویش بود رسید/ او معرکه کرد؛ دعا می کنیم دست ما را هم بگیرد

  • همکار و همرزم شهید محسن حججی با بیان اینکه ولایت پذیری ویژگی شهید محسن حججی بود، گفت: ولایت چراغ راه شهید حججی بود، ولایت پذیری را در گفتار و رفتار او به عینه مشاهده می کردیم.,شهید,حججی,آنچه,آرزویش,رسید,معرکه,کرد؛,کنیم,بگیرد ...ادامه مطلب

  • نوحه جواد مقدم به یاد شهید حججی

  • با چشم بارونی دعا ، دعا میشه/ گره به دست یار بیفته وا میشه/ یه کاری کن ارباب گدای تو باشم/ برای من باشی برای تو باشم ... نوحه سینه با صدای «جواد مقدم» به یاد شهید مدافع حرم محسن حججی,نوحه,جواد,مقدم,شهید,حججی ...ادامه مطلب

  • اولین گفت وگو با مادر شهید حججی: محسن متولد 70 بود/ گفت مامان دعا کن من بروم سوریه شهید شوم

  • بدون شک نیازی نیست که محسن حججی را معرفی کنیم. دیگر همه ایرانیان این شهید بی سر را می شناسند. وقتی پا به دیار این شهید (نجف آباد) می گذارید احساس استواری و صلابتش را بیشتر احساس می کنید. روزنامه فرهیختگان در ادامه نوشت: "تمام شهر پر است از بنرها و عکس های شهید حججی. هر شب مسیر مرکز شهر تا خانه پدری اش را پیاده طی می کنم. مسیر خانه را می دانم اما از مغازه داری می پرسم «ببخشید خانه شهید حججی کجاست؟» با دست نشان می دهد مستقیم برو. تمام اهالی، کسبه و راننده تاکسی ها عکسش را بر درودیوار مغازه ها و ماشین ها چسبانده اند.  راننده تاکسی می گوید: «خوشا به سعادت این پدر و مادر. فرزندشان سر سفره ابا عبدا.,اولین,مادر,شهید,حججی,محسن,متولد,مامان,بروم,سوریه,شهید ...ادامه مطلب

  • روایتی از پنج سال زندگی متاهلی شهید حججی

  • دفعه آخری که می خواست به سوریه برود به محسن گفتم من مطمئنم شما این بار که می روید به شهادت می رسید. گفت: «هنوز برای شهادتم مطمئن نیستم؛ ولی دعا کن روسفید بشوم.» من که اما هنوز مصر بر شهادتش بودم...,روایتی,زندگی,متاهلی,شهید,حججی ...ادامه مطلب

  • روایتی جالب از پنج سال زندگی متاهلی شهید حججی

  • اتحادخبر: دفعه آخری که می خواست به سوریه برود به محسن گفتم من مطمئنم شما این بار که می روید به شهادت می رسید. گفت: «هنوز برای شهادتم مطمئن نیستم؛ ولی دعا کن روسفید بشوم.» من که اما هنوز مصر بر شهادتش بودم...,روایتی,جالب,زندگی,متاهلی,شهید,حججی ...ادامه مطلب

  • روایت پنج ساله ی زندگی با شهید حججی

  • به گزارش تیترشهر : دفعه آخری که می خواست به سوریه برود به محسن گفتم من مطمئنم شما این بار که می روید به شهادت می رسید. گفت: «هنوز برای شهادتم مطمئن نیستم؛ ولی دعا کن روسفید بشوم.» من که اما هنوز مصر بر شهادتش بودم... اصفهان زیبا نوشت: شنبه بیست و یکم مرداد نودوشش؛ آفتاب هنوز در آسمان است که به نجف آباد می رسیم. اینجا دیواری نیست که عکس «محسن» بر روی آن نباشد؛ اصلا انگار همه کوچه ها و خیابان ها را با نگاه نافذش قُرُق کرده است! وجب به وجب این شهر او را فریاد می زند. از قلب های مردمانش بگیر تا شیشه خودروها! آنقدر با «سر»ش دلنوازی کرده است که حالا حالاها نامش از سرزبان مردمان این دیار نمی افتد! ,روایت,ساله,زندگی,شهید,حججی ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها