مهریه ام یک سکه به نیت یگانگی خدا بود/ از محسن خواستم لباس مقدس سپاه را به تن کند / دعا می کردم شهید بشود ولی اسیر نه!

ساخت وبلاگ
دفعه آخری که می خواست به سوریه برود به محسن گفتم من مطمئنم شما این بار که می روید به شهادت می رسید. گفت: «هنوز برای شهادتم مطمئن نیستم؛ ولی دعا کن روسفید بشوم.» من که اما هنوز مصر بر شهادتش بودم... احضار محبت و عشق از راه ......
ما را در سایت احضار محبت و عشق از راه ... دنبال می کنید

برچسب : مهریه,یگانگی,محسن,خواستم,لباس,مقدس,سپاه,کردم,شهید,بشود,اسیر, نویسنده : 4ehzarata بازدید : 149 تاريخ : دوشنبه 30 مرداد 1396 ساعت: 3:11